زبان‌شناسی همگانی

زبان‌شناسی همگانی

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

به دلیل مشکلاتی که در بلاگفا پیش آمد، تصمیم گرفتم همه چیز را به خدمات وبلاگ بیان بیاورم به این امید که دیگر اطلاعات وبلاگ که شامل ده‌ها مطلب و صدها نظر از سوی خوانندگان است یک شبه از بین نرود. امکانات زیاد و جالب توجه این سایت باعث شد به این سرویس بیایم و از این پس این‌جا مطالب‌ام را تقدیم شما خوانندگان گرامی نمایم. امید است که همواره بتوانم کمک کوچکی به دانشجویان و علاقه‌مندان به زبان‌شناسی داشته باشم.

پیوندها

مطلب زیر از تهران امروز تاریخ ۴ دی ۹۰ هست

لیلا شریفی 

کارشناس ارشد زبان‌شناسی 


در قرن حاضر، روز به روز فاصلة بین پژوهش‌ها و دستاوردهای علمی با کاربردهای عملی آنها پیوسته رو به کاهش است و مرز مشخص میان شاخه‌های مجزای کلاسیک علمی کم‌رنگ‌تر شده است و دانش‌های میان رشته‌ای جانشین این مرزها شده‌اند؛ بنابراین آگاهی از این دانش‌های به هم پیوسته ضروری به نظر می‌رسد. این در حالی است که تقریباً در هیچ یک از مدارس و دانشگاه‌ها، تاریخ علم تدریس نمی‌شود یعنی علم آموزان از سابقه و مسیری که اندیشه‌های اصلی حوزه‌های مختلف علمی طی کرده‌اند چیز چندانی نمی‌دانند؛ از این‌رو از بحث‌های فلسفی فیلسوفان در رابطه با آن علم نیز اطلاعی ندارند، در حالیکه تاریخ علم شرط لازم در فلسفة علم است.

فلسفة علم، روش‌های تحقیقی را که در علوم مختلف به کار می‌رود، مورد بررسی قرار می‌دهد و بخشی از کار، مورد پرسش قرار دادن مفروضات دانشمندان است. کارل پوپر از دانشمندان قرن بیستم، ویژگی اصلی نظریه‌های علمی را ابطال‌پذیری آنها می‌دانست، بدین معنا که بر پایة این نظریات، فرضیه‌هایی تعیین می‌شود که می‌توان آنها بررسی کرد. اگر این فرض‌ها اشتباه بود، یک نظریه ابطال‌پذیر یا به عبارتی نقض می‌شود؛ پس طبق نظر پوپر نظریة ابطال‌پذیر نظریه‌ای است که اگر نادرست بود، نادرستی‌اش را می‌توان معلوم کرد. بعضی از نظریه‌ها با هر تجربه‌ای سازگارند که پوپر آنها را شبه علم می‌داند نه علم، اما برخی فیلسوفان این تلاش برای متمایز کردن علم و شبه علم را بسیار ساده انگارانه می‌دانند. در واقع پوپر قائل به وجود خصوصیت ذاتی برای علم است. در صورتیکه وینکنشتاین فیلسوف، معتقد بود که هیچ مجموعه خصوصیات ثابتی وجود ندارد که بر اساس آن بتوان تعریف کرد مفهومی مانند «مسابقه» چیست بلکه مجموعه‌ای از خصوصیات وجود دارد که بیشترِ مسابقه‌ها بیشترِ آن خصوصیات را دارا هستند. این موضوع در مورد علم هم صادق است. پس به سختی می‌توان معیاری برای متمایز کردن علم از شبه علم تعیین کرد.حال با این مقدمه از فلسفة علم، نظریة پیمانه‌ای بودن ذهن را می‌توان بررسی کرد. یک سوال اساسی این است که آیا بر اساس ادعای چامسکی، ذهن واقعاً پیمانه‌ای است؟ بخشی از اهداف یکی از دیدگاه‌های زبان‌شناسی که از علم شناخت کمک می‌گیرد، تبیین چگونگی مفهوم‌سازی در ذهن و در پی آن تولید واژه‌ها و جملات مربوط به آن مفاهیم است. در دیدگاه شناختیِ زبان، یادگیری و به کارگیری زبان تنها نمودی از نظام شناختی انسان است. به عبارت دیگر، این شاخه از زبان‌شناسی به وجود رابطه‌ای میان زبان انسان، ذهن و تجارب فیزیکی او باور دارد. یکی از دلایل مهم زبان‌شناسان این حوزه در مطالعة زبان، این فرض است که زبان منعکس کنندة الگوهای اندیشه و ویژگی‌های ذهن انسان است؛ پس مطالعة آن مطالعة الگوهای مفهوم‌سازی است و یا‌فته‌های زبان‌شناسی فقط با این نگرش می‌توانند واقعیت روان‌شناختی داشته‌ باشند. به اعتقاد متخصصان علم شناخت، ذهن انسان یک وسیلة چند منظوره برای حل مسائل است. بر این اساس، ذهن دارای یک مجموعه مهارت‌های عام و کلی حل مسئله است یا به عبارتی دارای یک هوش عمومی است؛ بنابراین فرق نمی‌کند فرد مشغول چه کاری باشد، در هر حال مجموعة واحدی از توانایی‌های شناختی همواره فعالیت می‌‌کنند. اما چامسکی در دیدگاه پیمانه‌ای، رقیبی برای این نظریه است، چراکه دیدگاه پیمانه‌ای ناظر بر توانایی یادگیری زبان مادری به عنوان یک استعداد درونی ذهنی واحد و کاملاً مجزا از توانایی‌های دیگر است و کاری با هوش عمومی ندارد. یکی از دلایلی که چامسکی در تایید ادعای خود می‌آورد شواهدی جالب توجه است. او معتقد است حتی کودکانی که دارای هوش عمومی بسیار کمی هستند، معمولاً صحبت کردن را به خوبی می‌آموزند. دلیل دیگری که پیروان این نظریه ارائه می‌کنند این است که اگر ذهن انسان واقعاً یک وسیله چند منظوره است پس باید انتظار داشت آسیبی که به مغز می‌رسد کمابیش به یک اندازه بر همة توانایی‌های شناختی تاثیر بگذارد اما یافته‌ها چنین چیزی را نشان نمی‌دهند و آسیب‌های مغزی فقط به بخشی از توانایی‌های شناختی لطمه‌می‌زنند. برای نمونه، آزمایش معروف ناحیة ورنیکه نشان می‌دهد بیماری که این ناحیه از مغزش آسیب دیده است می‌تواند صحبت کند اما قدرت درک زبان را ندارد، پس برای تولید و فهم یک واحد زبانی، دو پیمانة جداگانه وجود دارد. با این همه باز نمی‌توان قطعی بودن این ادعا را اثبات کرد زیرا این موارد به ندرت قابل آزمایش و بررسی هستند و نمی‌توان مغز انسان را مدام تحت این آزمایشات قرار داد و این نتایج را به طور قطع اعلام نمود. دلیل طرح موضوع پیمانه‌ای بودن ذهن در فلسفه با اینکه موضوعی تجربی می‌باشد این است که در واقع سوال در مورد پیمانه‌ای بودن یا نبودن ذهن و قضاوت دربارة موافقان و مخالفان آن یعنی شناختی‌ها اساساً فلسفی است؛ زیرا شواهدی که مطرح می‌کنند همه از یک جنس نیست بنابراین مقایسه این دو استدلال اصولاً از یک مقوله نیستند و طرح این مطلب به این شکل صحیح نیست. پس می‌بینیم که موضوع پیمانه‌ای بودن ذهن برخلاف تصور اولیه، سراپا آمیخته به بحث‌ها فلسفی است.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۱۰/۰۵
سید محمد مهدی مقدس

فلسفه

نوام چامسکی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی